آه از این جمعه ها که یک به یک از پس هم می گذرند و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
آه از این جمعه ها که یک به یک از پس هم می گذرند و عُمر بیهوده ما را با خود می برند
دوست دارم برم مدینه ، حس کنم غروب بقیع رو، ببینم اونجا چقدر غم میشینه رو دلم
آه آقا چرا نمی آیی تا انتقام آن سیلی را بگیری ، چرا نمی آیی تا انتقام جدّت ، حسین بن علی(ع) را بگیری آه ، آه ، آه ...
اما نه آقا اگر بیایی من چطور سرم رو بالا بگیرم ، چطور بگم من شیعه ام با این همه گناه ، گناهان کبیره و صغیره
نمی دانم .
فقط میتونم همینو بگم :
به الحجة ،اللهی العفو
آه از این جمعه ها که یک به یک از پس هم می گذرند و عُمر بیهوده ما را با خود می برند
چرا ما اینگونه ایم ؟ چرا ...!
امروز وقت غروب واقعاً دلم گرفت وقتی افق نارنجی رنگ رو دیدم ، وقتی صدای اذان رو شنیدم . امشب دلم تنگه ، دل تنگِ غروب جمعه بین الحرمینم . یادش بخر چه غروبی بود وقتی خورشید پشت گنبد ارباب بود چقدر دلگیر بود وقتی خورشید پایین تر رفت و تا دیگه دیده نشد . آهدوست دارم برم مدینه ، حس کنم غروب بقیع رو، ببینم اونجا چقدر غم میشینه رو دلم
آه آقا چرا نمی آیی تا انتقام آن سیلی را بگیری ، چرا نمی آیی تا انتقام جدّت ، حسین بن علی(ع) را بگیری آه ، آه ، آه ...
اما نه آقا اگر بیایی من چطور سرم رو بالا بگیرم ، چطور بگم من شیعه ام با این همه گناه ، گناهان کبیره و صغیره
نمی دانم .
فقط میتونم همینو بگم :
به الحجة ،اللهی العفو
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط mehdi_jon
آخرین مطالب